وقتی سیاه می نویسم مطمئن باش از سیاهی چشمان تو تأثیر گرفته ام. از سیاهی آن خالی که زیر لب نازک تو قرار دارد. از سیاهی آن دو ابروی کمانی تو . از سیاهی آن گیسوان بلندی زمین و زمان را اسیر خودش کرده است. پس نگو سیاه می نویسم. سفید می نویسم عزیزم. دوستت دارم عزیزم.
سلام خوبی
ممنون که سر زدی
من خودم هم استاد رو زیاد نمیشناسم فقط متن هاشو می خونمو بعضی از سخنرانی هاشو گوش دادم
اگه تونستم براتون می ذارم
موفق باشی
یاعلی
سلام
خیلی ادبی می نویسید.
قلم خودتونه؟
سلام.ممنون از اینکه سر زدید.از سر زدن های بعدی شما خوشحال تر می شم
یا علی